محمد صادقی، مدیرعامل شرکت بهسازان ملت، در گفتوگو با عصر تراکنش درباره عطش بازار کربنکینگ برای پاسخگویی به نیازهای فناورانه و ضرورت تولد پلتفرمهای نو سخن گفت.
به گزارش روابط عمومی بهسازان ملت و به نقل از ماهنامه عصر تراکنش، متن کامل این مصاحبه به شرح زیر است:
بازار کربنکینگ ایران در حال عبور از مرحلهای حیاتی است: از یکسو، با رسیدن به مرحله بلوغ و کاهش تمایز محصولات، نشانههایی از اشباع به چشم میخورد؛ از سوی دیگر، زیرساختهای اصلی این حوزه بهطور نگرانکنندهای کهنسال شدهاند و بسیاری از آنها به دهههای گذشته تعلق دارند. در چنین شرایطی، مدیران عامل شرکتهای فعال در این حوزه، هرکدام از زاویهای به ماجرا نگاه میکنند: آرش بابایی، مدیرعامل توسن، معتقد است هنوز فرصتهای فراوانی در این بازار وجود دارد و با نوآوریهای فناورانه میتوان همچنان به رشد امیدوار بود. او تأکید میکند که در صورت انباشت یا رکود در آینده، راهکارهای نوسازی و ارائه نسلهای جدید کربنکینگ میتوانند دوباره بازار را به تحرک وادارند.
در مقابل، محمد صادقی، مدیرعامل بهسازان ملت، تصویری از عطش شدید بازار برای پاسخگویی به نیازهای فناورانه جدید ارائه میدهد و بر ضرورت تولد پلتفرمهای نو تأکید میکند؛ پلتفرمهایی که بتوانند جایگزین سامانههای پیر و خستهای شوند که دیگر همپای نیازهای امروز بانکها و مؤسسات نیستند. در این گفتوگوها، به ارائه نسلهای جدید کربنکینگ و تکیه بر مدلهای مبتنی بر API و Cloud، صادرات کربنکینگ و چالشهای درونی و فرصتهای نادیدهگرفتهشده کربنکینگ ایران پرداختیم و دیدگاههای متفاوت و مکمل این مدیران را بررسی کردیم.
رویکرد بانک مرکزی؛ سد راه رشد ارگانیک بازار کربنکینگ
اگر برای رشد یک بازار، مراحل مختلفی از تولد تا بلوغ و پیشرفت و در نهایت اشباع را در نظر بگیریم، بهزعم آرش بابایی، مدیرعامل شرکت توسعه سامانههای نرمافزاری نگین (توسن)، بازار کربنکینگ کشور در موقعیت کنونی حتی به شرایط اشباع نزدیک هم نشده و هنوز فاصله زیادی تا آن دارد و هنوز در وضعیت اولیه به سر میبرد. او میگوید: «ما با یک بازار اشباعشده روبهرو نیستیم و از نظر من این بازار در مرحله بلوغ است؛ چراکه رشد بازار و تمایز محصولات کاهش پیدا کرده، اما هم از این منظر که هنوز بانکهایی هستند که به سامانههای بانکداری متمرکز مجهز نشدهاند و هم به دلیل ماهیت فناورانه بودن کربنکینگ که با پیشرفت فناوری و امکان عرضه نسلهای جدید میتواند در آن فرصتهایی برای رشد یافت و خلق کرد. اما اگر رویکرد تأمینکننده کُر به بازار صرفاً ورود بازیگر جدید یعنی تأسیس بانک جدید باشد، بهاشتباه بازار را اشباع ارزیابی خواهد کرد».
با وجود اینکه از نظر بابایی کماکان جای کار زیادی در این بازار وجود دارد، اما او تصریح میکند که در صورت بروز نوعی انباشت در آینده بازار، باز هم راهکارهایی برای تعدیل چنان موقعیتی وجود خواهد داشت. بابایی ادامه میدهد: «همانطور که عرض کردم من بازار را در مرحله اشباع نمیبینم، اما اگر بازار به چنین شرایطی هم برسد، مشابه بازارهای بالغ، با ارائه نسلهای جدید کربنکینگ امکان افزایش سایز وجود خواهد داشت. از طرف دیگر با ارزیابی تجربه کارفرمایی بانکها میتوان به این نتیجه رسید که تقاضا متوقف و محدود نشده است و اتفاقاً تقاضای بسیاری وجود دارد که تأمین مناسبی برای آن صورت نگرفته است. اما اینکه تأمینکنندگان کربنکینگ به دلیل رویکرد اپراتوری در رگولاتور مجبور به پیادهسازی الزامات و انطباقات فراوان در کر هستند، بازار به تعادل نامناسبی رسیده است. به بیان دیگر، اگر بانک مرکزی به جای رویکرد ممانعت، رویکرد نظارت اتخاذ میکرد، تأمینکنندگان کر میتوانستند پاسخگوی تقاضای کارفرمایانشان باشند و بازار رشد ارگانیک مناسبتری میداشت».
صادرات کر بانکی برای نئوبانکها
با وجود تمام معضلاتی که در مسیر صادرات نرمافزار به دیگر کشورها وجود دارد، مدیرعامل توسن بازار کنونی را تحتتأثیر عواملی میداند که باعث میشوند بازارهای جهانی دسترسپذیرتر باشند. او میگوید: «شرکت توسن تنها ارائهدهنده راهکارهای بانکداری متمرکز است که سابقه و رویکرد صادراتی دارد و با توجه به اینکه تصمیمگیری در بازارهای جهانی بیشتر از ایران تابع ملاحظات کارکردی، فنی و کسبوکاری است، امکان توسعه بازار در خارج از کشور در شرایط نرمال سیاسی بسیار آسانتر از داخل ایران است؛ چراکه با وضعیت نرخ ارز، از لحاظ قیمتی، کر ایرانی توانایی رقابت در بازارهای خارجی را دارد. ما سابقه صادرات کر داریم و از منظر بازاریابی نسبتاً هم با وجود شرایط موجود سیاسی و ارتباط بین ایران و جهان، در کشورهایی که امکان معامله با ما را دارند، فعالیم. در صورت گشایش شرایط و مناسبات تجارت بینالملل برای شرکتهای فناور ایرانی، نسبت به بازارهای دیگر رویکرد خواهیم داشت و تمرکزمان برای کشورهایی است که شکاف بانکداری زیادی با ما ندارند و مدل کسبوکار بانکداری اسلامی در آنها متعارف و مشابه ماست».
بابایی میگوید یکی از مواردی که توجه ویژهای به آن دارند، صادرات کر بانکی برای نئوبانکهاست: «چراکه صادر کردن زیرساخت نئوبانک از جهت پیادهسازی، چالشهای کمتری دارد. وقتی که زیرساخت نئوبانک به کر فعلی بانک خارجی متصل شود و خدمات یکپارچه ارائه شوند، بحثهایی مثل محدودیتهای رگولاتوری کشور مقصد کمتر نمود پیدا میکند. چراکه این نئوبانک ذیل کر اصلی بانک فعالیت خواهد کرد».
افت هیجان و شفاف شدن مسیر نئوبانکها
بابایی معتقد است توسعه نئوبانکها در کشور مسئلهای زمانبر است و برای اتخاذ رویکرد درست، باید زمان بیشتری صرف شود. او میگوید: «بازار نئوبانک در ایران در مرحله بکر و نوظهور است، شاهد یک هایپ بودیم که در حال فروکش کردن است و بعد از آن تکلیف شکلوشمایل بازار روشن میشود. با توجه به معماری و فناوری نوینی که در محصول نسل جدید کر توسن داریم، از منظر بانکداری پلتفرمی با ارائه سرویس و APIهای متنوع و متعدد از کر بانک عامل نئوبانک، آنها را از داشتن کر بینیاز میکنیم. این رویکرد نهتنها با تصمیمات رگولاتور در مورد نئوبانکها سنخیت بیشتری دارد، بلکه منطبق بر روندهای Coreless و API First است».
به گفته او، رویکردهای محدودکننده بانک مرکزی در زمینه نئوبانکها یکی دیگر از عواملی است که موجب میشود طراحی کر بانکی برای آنها، نسبت به آن چیزی که در تمام دنیا رایج است، تفاوتهای عمدهای داشته باشد و چالشهای منحصربهفرد خود را داشته باشد. بابایی توضیح میدهد: «ناگفته نماند که پیش از این، ارائه کر بانکی برای نئوبانک توسط نهاد رگولاتور محدود شده بود و اعلام شد که نئوبانکها نباید کر مجزا داشته باشند و باید ذیل یک بانک فعال تعریف شوند. هنوز تکلیف این موضوع بهصورت کامل روشن نشده است. از نظر ما، کسبوکار خود بهخوبی میتواند درباره رویکردش تصمیم بگیرد. پاسخ به این سؤال که آیا تشکیل یک کر بانکی مجزا با مخاطبان مجزا و امکانات خاص برای نئوبانک نیاز است یا باید نئوبانک را ذیل کر فعلی بانک تعریف کرد، بر عهده همان کسبوکار نئوبانک است، نه نهاد رگولاتور».
روندهای نوظهور؛ آینده بانکداری متمرکز و فناوریهای جدید
بابایی درباره روندهای نوظهور حوزه کربنکینگ نیز صحبت میکند و دراینباره میگوید: «من روند Coreless را برای بانکداری متعارف جدی نمیبینم، اما برای ایفای نقش بانک توسط بازیگران غیربانکی جدی است و بیشتر تقاضا دارد. روندی که در دنیا در حال تغییر شکل بازار کر است، ارائه کر در بستر Cloud است و ما هم با ارتقای معماری نسل جدید کربنکینگمان به معماری میکروسرویس، در حال آمادهسازی خودمان برای این شیوه استقرار هستیم. اما واقعیت این است که دلیل اینکه این شیوه استقرار و بهرهبرداری از بانکداری متمرکز در دنیا با استقبال مواجه شده، این است که بازار بانکداری در دنیا از منظر ورود بازیگران جدید در حال رشد است و در مدلهای کسبوکاری مختلف بانکهای جدید تأسیس میشوند. اما در ایران، صنعت بانکداری از منظر بازیگران جدید در حالت جمود قرار دارد و بانک مرکزی نهتنها برنامهای برای اعطای مجوز جدید ندارد، بلکه بیشتر از ادغام و انحلال سخن میگوید».
به گفته بابایی، در ایران، روند اصلی میتواند نوسازی کر باشد: «باید با روندهای دهه گذشته دنیا نظیر API First،Omnichannel و مواردی از این دست منطبق شویم. در نظر داشته باشید که عموم کرهای ایرانی حتی ماژولار نیستند. این روندها جدی است و قطعاً در صورت مواجهه درست با آنها، میتواند به رشد بازار کر بینجامد. مجدداً تأکید میکنم، رشد یک بازار فقط منوط به رشد تعداد خریداران آن نیست، مخصوصاً در بازارهای فناورانه. فناوریهای جدید، تقاضای جدید به همراه خواهد داشت و تقاضای جدید، زمینهساز رشد بازار خواهد بود. طبیعتاً بازار فناوریهای بانکی بهخاطر جنس خریداران که عموماً سازمانهای بزرگمقیاس هستند، نقش پررنگ رگولاتور و مناسبات پیچیده تصمیمگیری خرید را دارد و این موضوع رشد بازار را متأثر میکند. اما در هر حال، روند فناوری منجر به تحرک و پویایی در بازار خواهد شد و رویکرد توسن، که سه نسل کر را به این بازار عرضه کرده، بر همین اساس استوار است».
کهنسال شدن سامانههای کربنکینگ ایران
تعدد و عمق نیازهای بازار کربنکینگ در ایران در شرایط کنونی، نیاز مشتریان به چنین خدماتی را در سالهای اخیر به شکل روزافزون افزایش داده است. محمد صادقی، مدیرعامل شرکت بهسازان ملت، ضمن اشاره به این مسئله بیان میکند: «به نظرم در حوزه کربنکینگ، از دید مشتری اکنون بازار تشنه پاسخگویی به نیازهاست. هرچند سامانههای متعددی در ایران وجود دارد، ولی با توجه به اینکه به دلایل مختلف در سالهای اخیر شرکتهای خارجی وارد ایران نشدهاند و ما هم دسترسی به سیستمهای عملیاتی خارجی نداریم، عملاً سامانههایی که درحالحاضر مورد استفاده قرار میگیرند، متعلق به دهههای ۸۰ و ۹۰ شمسی، حتی در مواردی دهه ۷۰ هستند؛ سامانههایی قدیمی که پاسخگوی نیازهای امروز نیستند.
در واقع یک کهنگی جدی در بازار وجود دارد، مخصوصاً وقتی با فناوریهای روز دنیا مقایسه میکنیم. سامانههای کربنکینگ ما کهنسال شدهاند و بازار نیازمند نوآوری، زایش و تولد پلتفرمهای جدید است؛ ظهورهایی که بتوانند نیازهای جاری بانکها و اکوسیستمهایی را که با بانکها و سازمانها در تعامل هستند، پاسخ دهند. به نظرم باید بهروشنی گفت: مرده باد سامانههای قدیمی، زنده باد سامانههای جدید».
صادقی تعداد کم بازیگران این حوزه را که به عدم تنوع جدی در محصولات منجر شده است، از جدیترین معضلات این بازار قلمداد میکند و میگوید: «ما اکنون نیازمند رویکردی درست در تولید و توسعه هستیم؛ چیزی که فعلاً نداریم! واقعیت این است که در رنکینگ فعلی فقط چهار تا پنج بازیگر بزرگ داریم و بیشتر از این نیستند. اگر همین بازیگران شروع به توسعه درست کنند، در بازار فروش به مشکل نمیخورند چون نیاز بانکها و مؤسسات به سامانههای جدید بسیار بالاست. اگر اکنون فروش با مشکل مواجه است، دلیلش این است که سامانههای موجود هیچ برتری محسوسی نسبت به هم ندارند.
در نتیجه مشتری وقتی میخواهد از یک تأمینکننده به تأمینکننده دیگر تغییر مسیر بدهد، احساس ارزشافزوده نمیکند. بنابراین اگر برندهایی وارد بازار شوند که محصولات جدید با رویکرد پاسخگویی به نیازهای روز و آینده بانکها و بازار ارائه کنند، در فروش مشکلی نخواهند داشت. مدل فروش نیز میتواند متنوع باشد؛ از فروش لایسنس گرفته تا مشارکت در درآمد و فروش مبتنی بر تراکنش. بازار ظرفیت پذیرش انواع مکانیسمهای فروش را دارد. بنابراین مشکل اصلی فروش نیست؛ مسئله نبود تنوع و کیفیت در محصول است. اگر محصول درست باشد، هیچ مشکلی در فروش آن وجود نخواهد داشت».
تعریف ما از نئوبانک با سایر دنیا فرق دارد
با وجود رویه بانک ملت در سالهای اخیر و تولید و مصرف محصولات مدنظر خود و خودکفایی از این لحاظ، بهزعم صادقی امکان ورود این شرکت به بازارهای بینالمللی کربنکینگ، اساساً منتفی نیست. مدیرعامل بهسازان ملت دراینباره میگوید: «استراتژی سنتی بانک ملت این بوده که محصول خاص خودش را تولید و برای خودش استفاده کند؛ اما اگر به سمت تولید محصول جدید برویم، قطعاً یکی از استراتژیها باید حضور در بازارهای داخلی و بینالمللی باشد چون خود ما در کشورهای مختلف شعبه داریم یا با بانکهایی در خارج همکاری داریم، بنابراین منطقی است که برای حضور در بازارهای خارج برنامهریزی کنیم. اگر بخواهیم وارد بازارهای خارجی شویم، به نظرم کشورهای خاورمیانه، بخشهایی از آفریقا و آسیای جنوب شرقی ظرفیت مناسبی برای فعالیت دارند».
صادقی میگوید وقتی نوبت صحبت از ارائه خدمات در حوزه نئوبانکها میشود، شاید بد نباشد که نوعی بازنگری در تعاریف این حوزه نیز داشته باشیم. او درباره مغایرتی که حول این تعریف در کشور ما و سایر نقاط دنیا وجود دارد، توضیح میدهد: «در ایران ما تعریف متفاوتی از نئوبانک نسبت به دنیا داریم؛ ما تنها یک نوع نئوبانک تعریف کردهایم که بهخوبی رشد کرده و طرفداران خود را دارد. البته مدل این نئوبانک بهگونهای بود که خودش دستبهکار شد؛ زیرساخت خاص خودش را آورد، آن را اجرایی و راهاندازی کرد. اما اگر کسی بخواهد روی سامانههای موجود، نئوبانک سوار کند، احتمالاً با مشکل مواجه خواهد شد. در واقع، سازمانی که بهدنبال نئوبانک است – چه بانک باشد و چه شرکت دیگر – باید زیرساخت خاص و بهروز خودش را داشته باشد تا بتواند نیازهای مرتبط با نئوبانک را پاسخ دهد.
بنابراین باید معماری خاص خود را طراحی و اجرا کند. درحالحاضر مدل رایج در ایران به این صورت است که بانک، مالک سامانه است و خدمات را خودش به مشتری میدهد؛ ولی آینده به سمت بانکداری باز «Coreless» و مدلهای مالکیت پلتفرمی در حال حرکت است؛ یعنی بانک صرفاً زیرساخت مالی را تأمین میکند و خدمات از طریق پلتفرمهای دیگر ارائه میشود. مدلهایی مانند آنچه در آمازون یا علیبابا میبینیم – که خدمات مالی ارائه میدهند ولی بانک نیستند – در حال گسترش هستند و در پشت صحنه، بانکهای بزرگ آمریکایی و اروپایی مدیریت این خدمات را بر عهده دارند. در این مدل هم بانکهای بزرگ میتوانند در قالب بانکداری باز خدمات ارائه دهند و هم شرکتها و سازمانهای کوچک بدون نیاز به داشتن کربنکینگ و توسعه زیرساختهای پیچیده میتوانند خدمات مالی-بانکی را دریافت کرده و به کاربران خود ارائه کنند».
شکاف معنادار بازار کربنکینگ ایران با جهان
در جهان امروزی، عقب افتادن از جریان رایج و قافله پیشرفت، خیلی سادهتر از چیزی است که به نظر میرسد و گمان میکنیم ممکن است رخ بدهد و بازار کربنکینگ هم از همین قاعده پیروی میکند. صادقی ضمن صحه گذاشتن بر این مسئله میگوید: «ما زمانی در حوزه کربنکینگ به دنیا بسیار نزدیک بودیم، ولی متأسفانه امروز فاصله ما معنادار شده و پر کردن این فاصله هم بسیار دشوار شده است. دلیل آن را میتوان اینگونه برشمرد: یکی اینکه سالهاست توسعهای در این زمینه نداشتهایم؛ و دوم اینکه تأمین زیرساختهای فنی و تکنولوژیکی برای ما بسیار سخت و پرهزینه شده است. از همه مهمتر، مسئله منابع انسانی است.
مهاجرت مداوم نیروهای متخصص و باتجربه باعث شده خلأ جدی در نیروی انسانی داشته باشیم. اکنون در شرکتهای بزرگ، ظهور موفقی در این حوزهها نمیبینیم. هرچه هست، در استارتاپهای کوچک است که نیاز به منابع انسانی و زمان کمتری دارند. در رنکینگ اصلی، سالهاست محصول چشمگیری ندیدهام که بگویم این محصول توانست تحولی ایجاد کند. در این زمینه عقب هستیم و این موضوع در دنیای فناوری، بسیار اهمیت دارد. در شرایط فعلی، متأسفانه نمیتوانم نقش چشمگیری برای فناوریهای نوین بازار کربنکینگ در ایران قائل باشم، چون زیرساختهای لازم برای آنها وجود ندارد».
او صحبتهایش را اینطور ادامه میدهد: «مثلاً وقتی از فناوری نوینی نظیر هوش مصنوعی حرف میزنیم، نیاز به داده ساختاریافته، زیرساخت پردازشی قوی و متخصصانی داریم که بتوانند روی این دادهها تحلیل انجام دهند و KPI تعریف کنند. حتی اگر تجهیزات لازم را بتوان وارد کرد، مسائل دیگری مثل محل استقرار، تأمین برق و نگهداری هم مطرح میشود. به نظرم درحالحاضر اینها برای ما در دسترس نیستند. از نظر مقررات نیز محدودیتهای جدی داریم. مثلاً راهاندازی بلاکچین در ایران، هم از منظر فناوری و هم از منظر فرایند، پیچیده و پرچالش است. جامعه ما از نظر زیرساختهای داده، فناوری و نیروی انسانی، خالی از این امکانات است. درحالیکه در دنیا، دقیقاً برعکس این روند در حال وقوع است. آنها بهصورت جدی و مؤثر روی این فناوریها کار میکنند و نتایج موفق آن را هم در جوامعشان میبینند. به همین دلیل است که میگویم فاصلهای که اکنون داریم، فاصلهای جدی و پررنگ است و آثار آن را بهوضوح میبینیم و خواهیم دید».